تألیف و ترجمه: حمید وثیق زاده انصاری
منبع :راسخون



 

انواع مختلفی از دادخواست‌های پدری را در گشت‌های اینترنتی مي‌توان يافت. فرزند، در میان این طوفان، الکتریسته است با شهرونداني پر حرارت كه دعوا دارند بر سر اين كه چه كسي واقعاً پدر الکتریسیته است، نیکولا تسلا یا توماس ادیسون؟ بیایید پیدا کنیم.

اگر نفرت می‌توانست به الکتریسیته تبدیل شود آنگاه همه دنیا را روشن می‌کرد. – نیکولا تسلا

با در نظر گرفتن این که تئوری‌های زیادی از نفرت، کینه‌ توزی و توطئه برای رسیدگی‌ داریم، که در خلال این جریان بنویسیم، مطمئناً بسیار خوب است که از یک موقعیت فلسفی شروع کنیم. نیکولا تسلا، مردی که نقل قول فوق به او نسبت داده شده است، به عنوان قرباني ساده‌اي در مقابل اديسون، شخصي كه همه چيز را به نام خود تمام كرد، شناخته مي‌شود.

بین این دو نابغه چه اتفاقی افتاده که طرف دارانشان را در هر دو طرف، که برای ادعای پیروزی تا حد جنون پیش رفته‌اند، آزرده ‌خاطر کرده است؟ بسانِ همه‌ی نزاع‌های برخروشیده در موضوع فکر در مقابل پول، حماسه‌ی تسلا – ادیسون نیز حکایت كثيفي برای گفتن دارد.

اما قبل از این که ما به کار زشت طرفداری از آنها بپردازیم بیایید تا جای ممکن به گرفتن دید معقول و عینی از این شخصیت‌های با استعداد، اما بیشتر از ‌خود ‌راضی، بپردازیم.

 

پدر بزرگ عصر الکتریک کیست؟

دانشمند عجیب، نیکولا تسلا، را در اين گفته‌اش ببينيد:

اجازه دهید آینده حقیقت را بگوید و هر کدام از ما را بر طبق کار و معلوماتمان ارزش گذاری کند. زمان حال (حاضر) برای آنها است، آینده که من واقعاً برای آن کار کردم مال من است.

 

نیکولا تسلا، قهرمان ستایش ‌نشده‌ی فرهنگ پاپ، مردی بود که در نزد رفیقان و هم ‌درجه‌های خود مظلوم واقع شد. نابغه‌ای که فریب خورد. نیکولا تسلا یک پیکر متأسف برای همه‌ی طرف داران نو ظهورش ترسیم می‌کند و مرگِ تنها و وصف ‌نا پذیرش برای عده‌ای مثل ادیسونِ خوش طینت شرمندگی را موجب می‌شود. اینترنت، عاشق نابغه‌هايي است كه مظلوم واقع شده‌اند، و تسلا مصداق بارزي براي آن است..

تسلا با این که ذهن با ‌استعدادی داشت، از جان و دل یک مخترع بود. او طرف داری جرج وستینگهاوس را به دست آورد، کسی که جواز کسب موتور القایی ای سی و مبدل دارای حق انحصاری تسلا را ثبت کرد. وستینگهاوس هم چنین تسلا را برای اختراع سیستم انرژی مبتنی بر جریان متناوب استخدام کرد.

 

داستان فرعیِ "مارک شوخ ‌طبعی آمریکایی"

به عنوان كارمند شرکت قاره‌ای ادیسون در فرانسه، شغل تسلا طراحی و تنظیم دستگاه‌های الکتریکی بود. او بعد از این که به نیویورک نقل ‌مکان کرد به وسیله ادیسون، برای کار در شرکت کارهای ماشینی ادیسون، استخدام شد. آن جا بود که تسلا ادعا کرد می‌تواند بر روی موتورها و مولدهای ادیسون برای افزایش خروجی و بهره‌وری هزينه‌اي آنها با استفاده از وسايل موجود كار كند.

مدل تسلا آن قدر مزیت داشت که ادیسون به شرط موفق شدن او در به سرانجام رساندن آن، كاري كه تسلا انجام داد،  به او سخاوتمندانه 50000 دلار آمریکا پیشنهاد دهد. اما این که ادیسون فقط واداشته شد که افزایش هفته به هفته‌ی 10 دلاری در حقوق او بدهد، که یادآور یک شوخی امریکایی است، چیزی بود که تسلا هرگز نمی‌توانست بفهمد. او مطمئناً هیچ گونه خشمی بعنوان یک كارمند ناراضی نداشت، زیرا که به دلخواه خودش استخدام شده بود. و از اين جا یک رقابت حماسی به وجود آمده بود.

 

سنگر و پناهگاه تسلا در جریان متناوب

تسلا این موقعیت را مأموریت زندگی خود قرار داد تا ایده‌هایی را برای موتورها و سیستم‌های مخابرات جریان متناوب توسعه دهد. جریان متناوب این کار را ممکن می‌کرد که نیروی الکتریکی را با استفاده از ولتاژ بالا به مسافت های دور ارسال می‌کرد. و این در حالی بود که سیستم جریان مستقیم ادیسون نیاز به ایستگاه‌های برق در مسافت‌های کوتاه داشت تا همان کار را انجام دهد. با گفتن این مطلب که جریان متناوب برای این که بسیاری از وسایل خانه ما را به کار اندازد نیاز به تبدیل به جریان مستقیم دارد، و با تعیین این که ادغامی از این دو راه‌ حل منطقی بود، حق مطلب ادا می‌شود.

رؤیای تسلا که اثبات امكان مخابره بی سیمي انرژی الکتریکی در طول اقيانوس اطلس بود به صورت رؤیایی بي تعبير باقي ماند وقتي كه  جی پی مورگان به طور ناگهانی دو شاخه‌ی سرمایه ‌گذاری برج واردنکلیف در اين زمينه را از برق بيرون كشيد. 1917 سالی بود که آن برج ویران شد تا برای فضای املاک و مستغلات راه باز کند، و تسلا در همین زمان مفتخر به دريافت مدال اديسون شد.

هنگامی که او به عنوان مشاور برای شرکت الکتریکی و ساخت ‌و ساز وستینگهاوس کار می‌کرد، شغلش کمک به اختراع سیستم ای سی زیست ‌پذیر برای برق رساندن به تراموای شهری پیتسبورگ بود. البته این پروژه کاملاً کار نکرد اما این واقعیت باقی ماند که در سالهای بعدش شرکت الکتریکی و ساخت ‌و ساز وستینگهاوس برای تسلا مبلغ 125 دلار آمریکا برای هر ماه پرداخت کرد، و نیز هزینه‌های زندگی‌اش در هتل نیویورکر را پرداخت می‌کرد و این کار را برای بقیه‌ی زندگی تسلا نیز ادامه ‌داد.

این فقط این را نشان می‌دهد که انسان باید در زندگی‌اش کار درستی انجام دهد

 

درود بر مخترع / بازرگان بزرگ توماس ادیسون كه گفت:

ما برق را چنان ارزان خواهیم کرد که فقط ثروتمندان شمع خواهند سوزاند.

 

اینترنت گردها این وسواس را دارند که استخوان‌بندی ضرب ‌المثلی را از گنجه‌ی این قهرمان بیرون بیاورند. البته با این کار متوقف نمی‌شوند، مرحله‌ی بعدی شادی بی کران آنها با شستن لباس زیر کثیف او در نظر عموم است.

توماس ادیسون به نظر بسیاری از این نت‌گردها گویا یک دهاتی بی‌سوادی است که حیوانها را در انظار عموم با برق می‌کشت تا وفا داری نا متزلزل خود به جریان مستقیم را اثبات کند. او هم چنین به قول معروف، خودش و کارمندانش را در معرض تجربیات تهدید کننده زندگی قرار داد.

 

تیزهوشی بی‌عیب ‌و نقص ادیسون

مشابه تسلا گفتنش راحت است که بگوییم ادیسون مغز یا ذهنی است که پشت دستگاه‌های ضبط صوت، لامپ‌های روشنایی سفید، تکنولوژی سیمان ‌سازی، دوربین‌های سینمایی، موتورهای دی سی و سیستم‌های تولید نیروی الکتریکی، باطری‌ها، و چیزهای دیگر که ما به طور روتین در زندگی روزانه به کار می‌گیریم وجود دارد. گفتنش از باورکردنش راحت‌تر است، نه؟

ادیسون شرکت موفقی به راه انداخت که تعدادی از روشن‌ترین ذهن‌های جهان علمی را در آن استخدام کرد. هر چیزی که ارزش کاستن اهمیت او را داشته باشد، اما مهارت‌های کار فرمایی او هرگز نمی‌تواند مورد شک واقع شود، به ويژه با توجه به اين كه او تسلا را هم در سیاهه‌ی خود داشت. و همه می‌دانیم که ماجراي او چطور به پایان رسید.

 

پدر مسلم عصر الکتریک

ادیسون و تسلا هرگز از تیر هوایی انداختن به هم در بین عموم از جا در نرفتند. در نهایت ادیسون بود که همه‌ی اعتبار را نصیب خود کرد با چندین مدرسه، کالج، شهر، مکان عمومی و اثر تاریخی که اسم او را بر روی خود داشتند. او کسی است که به طور تحسین ‌بر انگیزی در کتاب‌های درسی از او نام برده ‌شده ‌است. کسی که به طور رسمی در عصر الکتریک، راهنما شده است. شخصی که یکی از بزرگترین شرکت‌های اختلاطی چند ملیتی آمریکایی، جنرال الکتریک ادیسون یا ج ای را تأسیس کرد. همان طور که همه می‌دانیم، او پدر بی ‌چون ‌و‌ چرای عصر الکتریک است.

و هنوز . . .

. . . در سال 2003 گروهی از مهندسان با استعداد از دره سیلیکان گرد هم آمدند تا صنعت اتومبیل را با طراحی با هیبت‌ترین ماشینی که با برق کار ‌می‌کند دچار تغییرات اساسی کنند. آنها در حال کار برای کاهش وابستگی سیاره ما به سوخت‌های نفتی برای ایجاد تکنولوژی‌ای که ماشین‌های الکتریکی کار آمد را ایجاد می‌کند هستند در حالی که یک آینده‌ی بدون دود را برای ما تدارک می‌بینند. تسلا موتورز نامی است که این افراد به شرکت خود به احترام نیکولا تسلا، همان دانشمند مجنون، داده‌اند. یکی از طراحی‌های موتور ای سی را که او در سال 1882 طراحی کرد در اولین گروه چرخ‌های شرکت تسلا رودستر می‌توان پیدا کرد.

آيا بازي سرنوشت ادامه دارد؟ طرفداران تسلا دوست دارند که این طور فكر کنند.